آیتالله یوسفی غروی:
نشست علمی «بررسی ماجرای تاریخی نهم ربیعالاول» به همت دفتر تقریب مذاهب اسلامی دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار شد.
به گزارش مرکز عالی اطلاع رسانی دانشگاه ادیان و مذاهب در این نشست که ظهر دوشنبه 23 دی ماه در سالن کنفرانس شهید بهشتی این دانشگاه برقرار بود آیت الله یوسفی غروی به تشریح واقعه نهم ربیع پرداخت.
استاد غروی در ابتدای جلسه گزارشی مفصل از تاریخچه چاب بحارالانوار و بالاخص جلد هشتم آن ارائه داد و گفت: در زمان مرجعیت آیتالله سید حسین طباطبایی بروجردی، قرار بود دارالتقریبی به دست حاج شیخ محمد تقی آخوندی در قاهره تأسیس و فقه شیعه به الازهر مصر وارد شود؛ اما این طرح با مشکلات و کارشکنیهای فراوانی روبهرو شد.
وی اظهار داشت: برخی از کارشکنان و مخالفان تأسیس دارالتقریب، با عنوان کردن بعضی از نقاط چالشی و اشکال بر انگیز نسبت به شیعه، تلاش میکردند که مانع رسیدن شیخ محمد به اهداف تقریب مذهب اسلامی شوند.
حجتالاسلام والمسلمین یوسفی غروی ادامه داد: یکی از کارشکنیهای مخالفان، بهانهجویی نسبت به چاپ کتاب بحارالانوار در تهران بود چرا که در جلد هشتم آن چاپ، بر مسأله امامت امیر مؤمنان علی(ع) و ابطال خلافت و طعن خلفا بحث شده بود.
وی تصریح کرد: در پی بهانهجوییها علیه تأسیس دارالتقریب، به ناچار مرحوم شیخ محمد تقی قمی از قاهره به قم سفر کرد و نظر مرحوم آیتالله بروجردی را جهت برپایی تقریب به عنوان یک ضرورت جلب کرد و نهایتاً آیتالله بروجردی متنی را امضاء کرد که جلد هشتم بحارالانوار که شامل کتاب امامت و کتاب فتن و محن «کتاب الامامة و کتاب الفتن و المحن» میشود، تحقیق و چاپ نشود.
آیت الله غروی در ادامه افزود: بعد از امضای مرحوم آیت الله بروجردی به عنوان مرجع اعلای شیعه در آن زمان مبنی بر عدم تجدید چاپ جلد هشتم کتاب، عدهای از کارشکنان با بهانهجویی جدیدی مبنی بر اینکه احتمال چاپ این کتب از سوی بقیه مراجع شیعه یا دولت ایران وجود دارد، مانع راهاندازی دارالتقریب و ورود فقه شیعه به الازهر شدند.
وی ابراز داشت: در پی این بهانهجویی بار دیگر، محمد تقی قمی از قاهره به خدمت مرحوم بروجردی در قم رسید و با اجازه از او به دربار محمد رضا شاه رفت و با امضایی از طرف محمد رضا پهلوی به عنوان شخص اول سیاسی مملکت مبنی بر ممنوعیت چاپ جلد هشتم بحارالانوار به قاهره بر گشت و بالاخره نظر آنان را جلب کرد.
حجتالاسلام والمسلمین یوسفی غروی خاطرنشان کرد: پس از انقلاب نیمی از جلد هشتم بحارالانوار که تنها کتاب امامت بود، به نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به چاپ رسید و نیم دیگر آن که کتاب فتن و محن بود، بر ممنوعیت چاپ باقی ماند.
وی اضافه کرد: اوایل انقلاب، برخی که به تعبیر امام خمینی(ره) ولایتیهایی بی دیانت بودند، این توقف چاپ را به مرحوم امام خمینی و انقلاب نسبت داده و برخی از آنان به عمد حقایق را کتمان کردند.
این پژوهشگر حوزوی گفت: شخصی به نام عبدالزهراء حسینی در ولایت خود نسبت به امیر مؤمنان علی(ع) دچار افراط شده و کتاب مطاعن «فتن و محن» بحارالانوار را نیز به روش تحقیقی شیخ عبدالرحیم ربانی شیرازی به تحقیق درآورد و در دارالاضواء بیروت با نام مستعار خود به چاپ رسانید.
وی با بیان این که کتاب فتن و محن در مجلدات 29 ، 30 و 31 چاپ امروزی واقع شده است، اظهار داشت: در جلد 31 و 95 بحارالانوار به نشر دار الإحیاء التراث العربی، در کتابهای «فتن و محن» و «اعمال ایام و ماهها» روایتی مبنی بر عید بودن نهم ربیعالاول به سبب هلاکت عمر بن خطاب آمده است که به دلایل فراوانی، این روایت ساختگی است.
حجتالاسلام والمسلمین یوسفی غروی سپس به قرائت متن روایت از جلد 95 بحارالانوار نشر دار إحیاء التراث العربی، پرداخت و تأکید کرد: علامه مجلسی (ره) این روایت را از کتاب زوائد الفوائد نقل میکند که نویسنده این کتاب علی بن علی بن طاووس «پسر ابن طاووس» بوده و جز نامی از این کتاب و روایت فوق که مستند به این کتاب است، روایت دیگری از آن باقی نمانده و همین امر دلیل بر ضعف و ساختگی بودن این روایت است.
وی با بیان اشکالات لفظی و معنوی روایت فوق، ابراز داشت: وجود الفاظی عامیانه همچون الفاظ «یَرْتاس»، «رؤیا» و «جنیت» به جای «یَتَرَأ َّصُ»، «ریاء» و «جنٌبت» و وجود عباراتی همچون اسفل الفیلوق، یوم الهدی، یوم انکسار شیعه، یوم التصفیح، یوم ظفرت به بنو إِسرائیل در روایت فوق، دلیل بر ضعف و ساختگی بودن این روایت است.
استاد و پژوهشگر تاریخ اسلام با تحقیق و بررسی تاریخی نهم ربیعالاول و روایتی جعلی منصوب به امام هادی(ع)، گفت: فضائل فراوانی که در این روایت برای جشن گیرنده روز نهم ربیعالاول آمده، توهم عظیم بودن این روز را میآورد در صورتی که هیچگونه روایت دیگری از هیچیک از علما و اهلبیت(ع) درباره فضائل این روز وارد نشده است.
مؤسس انجمن ایرانی تاریخ اسلام خاطرنشان کرد: همچنین ثابت نبودن افعال ماضی و مضارع در روایت و نیز عدم ثبات منقول عنه میان پیامبر اکرم(ص) و امیر مؤمنان علی(ع) دلیل بر اضطراب گوینده چنین روایتی میکند و این اضطراب از شأن امام هادی(ع) به دور است.
وی بیان داشت: احدی از مورخان مخالفت نکردهاند که عمر بن خطاب در روز 26 ذیالحجه ضربه و 28 این ماه از دنیا رفت، بنابراین شهرت قتل عمر در روز نهم ربیعالاول به علت تبلیغات کاذب پادشاهان صفویه برای تحریک احساسات مردم به جنگ با اهل سنت با کارهایی همچون جشن گرفتن در ایام قتل عمر بن خطاب است.
حجتالاسلام والمسلمین یوسفی غروی ادامه داد: صفویان نمیتوانستند جشن قتل عمر بن خطاب را در ایام 26 ذیالحجه به بعد بگیرند چرا که جشن آنان با محرمالحرام و ایام شهادت حضرت سیدالشهدا(ع) تداخل پیدا میکرد و مساجد سیاه پوش عزا میشد.
وی افزود: همچنین گرفتن جشن قتل عمر بن خطاب در ایام کشته شدن عمر بن سعد میتوانست صفویان را از خطرات احتمالی فرقه مقابل در امان دارد چرا که میتوانستند با رعایت تقیه، جشن خود را به عنوان جشن قتل عمر بن سعد تلقی کنند.
استاد و پژوهشگر تاریخ اسلام اظهار داشت: روایت فوق تنها از پسر ابن طاووس نقل شده و حتی شخص ابن طاووس هم که فردی متسامح است، این روایت را در کتب خود نیاورده و این امر هم دلیلی دیگر بر جعلی و ساختگی بودن چنین روایتی است.
وی در پایان گفت: فضائل فراوانی که در این روایت برای جشن گیرنده روز نهم ربیعالاول آمده، توهم عظیم بودن این روز را میآورد در صورتی که هیچگونه روایت دیگری از هیچیک از علما و اهلبیت(ع) درباره فضائل این روز وارد نشده است، بنابراین اگر این روایت صحیح باشد، میتوان گفت که ائمه اطهار(ع) هم تا زمان امام هادی(ع) از فضایل این روز نا آگاه بودند.
استاد غروی همچنین در پایان ضمن پاسخ گویی به سوالات برخی حاضران گفت: برهان قطعی بر ساختگی بودن این روایت وجود ندارد اما از مجموع شواهد متنی این خبر جعلی بودن روایت فوق ثابت میشود.
گفتنی است، حجتالاسلام والمسلمین یوسفی غروی این روایت را بر اساس نسخه جلد 95 بحارالانوار نشر دار إحیاء التراث العربی قرائت کرد که متن آن با متن همین روایت در نسخه جلد 31 بحارالانوار نشر دار إحیاء التراث العربی تفاوتهای لفظی و عبارتی فراوانی دارد و علاقهمندان میتوانند برای بررسی روایت فوق به کتاب بحارالانوار علامه مجلسی، جلد 95 صفحه 351 و جلد 31 صفحه 120 مراجعه کنند.